جنگ سایبری
در27 آوریل 2007 استونی مورد حمله اینترنتی قرارگرفت. طی چند ساعت شبکههای اینترنتیِ بانکهای اصلی استونی از کار انداخته شده و انتشار تمام روزنامههای اصلی متوقف شد. ارتباطات دولتی مختل گردید. دشمن حمله کرده بود و در حال ضربه زدن به بسیاری از اهداف موجود در کشور بود. تمام اینها از طریق یک شبکه رایانه ای اتفاق افتاداز سال 2007، کشور استونی یک دولت الکترونیک تأسیس کرده بود که نود درصد از خدمات بانکی و حتی انتخابات پارلمانی را توسط اینترنت تحت پوشش قرار می داد. استونی مالیاتها را بطور آنلاین دریافت می کرد و از سیستم تلفن همراه برای خرید و پرداخت پول پارکینگ استفاده می کرد. از این رو به دلایل زیادی این دولت کوچک حوزه بالکتیک همچون پنجره ای رو به آینده خود نمایی می کند: روزی بقیه جهان نیز به اندازه استونی آسیبپذیر خواهند شد. در طی چند روز این حملات الکترونیکی بیشتر وبسایتهای مهم را از کار انداخت که موجب نافرمانی مدنی وسیع و آشوبی شد که منجر به زخمی شدن 150 نفر و کشته شدن یک تبعه روسی گردید. قبل از این امر هرگز تمامیت یک کشور در تمام حوزه دیجیتالی آن یکجا مورد حمله قرار نگرفته بود. در آن زمان اشتراک نظر بر دست داشتن روسیه در این حمله بود. آقای اِن ارگماسخنگوی پارلمان استونی که دکترای فیزیک هستهای دارد چنین مقایسهای را انجام داده است: "وقتی که من به یک انفجار هستهای و انفجاری که در ماه می در کشور ما رخ داد، می نگرم یک چیز میبینم.... همانند تشعشعات هستهای، جنگ سایبری موجب خونریزی نمیشود اما همه چیز را نابود میسازد."دولت کلینتون و بوش نیز شدت آثار ناشی از جنگ سایبری را شبیه آثار دیگر سلاحهای کشتار جمعی کلاسیک میدانندچنانچه در استونی شاهد بودیم حتی اقدام به جنگ اطلاعاتی در سطح ضعیف، این قابلیت را دارد که شدیداً منجر به ایراد خسارت و اختلال در دفاع ملی یا حیات اجتماعی شده و به لطمات جدی به منافع عمومی بیانجامد. جنگ اطلاعاتی مفهومی عام است که به حمله خصمانه از سوی یک دولت یا طرف متخاصم علیه سیستمهای فناوری اطلاعات یک کشور دیگر اطلاق میشود،فناوری اطلاعات همه جا حضور دارد و تقریباً در تمام ساختار امریکا اهمیت دارد که شامل سدها، ماشین آلات، انرژی هستهای، کنترل ترافیک هوایی، ارتباطات و نهادهای مالی میشود. شرکتهای کوچک و بزرگ به همین ترتیب برای مدیریت پرداخت حقوق، فروش و تحقیقات و توسعه به رایانه اتکا کردهاند. هر مرحله از توزیع غذا و انرژی به فناوری اطلاعات وابسته است. اما در حال حاضر مسائل فلسفی حل نشده در این حوزه، پاشنه آشیل چنین سیستمی محسوب می شود. هر چه شبکههای رایانه ای پیشرفتهتر میشوند، جامعه انسانی بطور روزافزون نسبت به حملات سایبری آسیب پذیرتر می شود.در سال 2002 گزارش شده که 19 میلیون نفر دانش لازم برای اقدام به یک حمله سایبری را دارند. فناوریهای نوین، ابزارهای لازم برای جنگ اطلاعاتی را ارزان، سهلالوصول و سهلالاکتساب کرده است.ساز و برگ ویژهای نیاز نیست. ابزارهای اصلی برای یک حمله عبارتند از یک لپتاپ، مودم، تلفن و نرمافزار. اینترپل تخمین زده است که بیش از 000/30 وبسایت وجود دارد که وسایل و نرم افزارهای هک را ارائه می دهند. مجموعه خسارات ناشی از این حملات در سراسر جهان سالانه میلیونها دلار محاسبه شده است.. حمله سایبری به استونی اولین حمله از این دست نبود. در طول بحران کوزوو، سه روز پس از بمباران ناتو در 30 مارس 1999، هکرها به برنامهای منظم اقدام نمودند و با سنگین کردن بار الکترونیکی در سیستم پست الکترونیکی ناتو، آن را مختل کردند. این نزاع همچنین شاهد تلاش دولت امریکا برای اختلال در فرماندهی و کنترل توسط میلوشویچها رئیس جمهور وقت صربستان بودسپس در حمله "هزارتوی مهتاب" در سال 2001 پر هزینهترین حمله رایانه ای به دولت امریکا صورت گرفت. آنگونه که ادعا شده است هکرهای تحت حمایت روسیه به رایانههای وزارت دفاع امریکا برای بیش از یکسال نفوذ داشته اند. اما هیچ کشوری حمله سایبری به وسعت آنچه در استونی روی داد را قبلاً تجربه نکرده بود.نمونه بارزه جنگ سایبری در عصر حاضر را باید در جنگ اطلاعاتی آمریکا پس از انتخابات ریاست جمهوری در ایران ملاحظه کرد که از طریق آن آمریکا تلاش بسیاری بکار برد، از طریق جنگ اطلاعاتی و تغییر دیدگاه ها و افکار از درون (ایران) به مقابله با جمهوری اسلامی ایران پردازد
جنگ سایبری چیست
انقلاب اطلاعات در حال متحول سازی جنگ هاست. از این پس دیگر شاهد نبردهای فرسایشی خونین نیروهای نظامی نخواهیم بود، در عوض نیروهای کوچک و چالاکی که به اطلاعات ماهواره ها و حس گرهای صحنه نبرد مسلح شده اند، با سرعت اعجاب آوری به محل های غیرمنتظره حمله می برند. در جنگ پیروز کسی است که می تواند از اطلاعات برای ازبینبردن "ابهام فضای جنگ" استفاده کندفرض کنید، جنگ اینگونه باشد که نیروهای اندک و چالاکی به دفاع در مقابل توده های انبوهی از نیروهای به شدت مسلح دشمن پرداخته و بدون وارد آمدن تلفات سنگین در دو طرف آنها را ناچار به تسلیم می کنندشاید نتوان پیروزی آمریکا در جنگ خلیج فارس را همتراز با موفقیت مغولها در قرن سیزدهم دانست. مغول ها معمولاً به این جهت در جنگ ها پیروز میشدند و بیش از یک قرن بزرگترین امپراطوری قاره ای تاریخ را حفظ نمودند، چون بر کسب اطلاعات از میدان جنگ و نبرد تاکید بسیار داشتند. آنها در زمان و مکان مناسب حمله می کردند و ارتباطات روزانه خود با فرماندهان (اگرچه صدها کیلومتر با آنها فاصله داشتند) را از طریق "سواران تیزرو" حفظ می کردند و اگرچه خان بزرگ گاهی مواقع هزاران کیلومتر از نیروهای خود دور بود، ولی ظرف چند روز از پیشرفت های آنها کاملاً مطلع می شد
جنگ در عصر اطلاعات
در طول تاریخ نظریه ها، سازمان ها و استراتژی های نظامی پیوسته دستخوش تغییرات بنیادین در اثر پیشرفت های فناوری شده اند. صنعتی شدن به جنگ فرسایشی بین ارتش ها در جنگ جهانی اول منتهی شد. در جنگ جهانی دوم مکانیزه شدن به مانورهایی منتهی شد که در سیطره بر تانک ها نمود پیدا کرد. اما انقلاب اطلاعات باعث ظهور سبکی از جنگ شد که نه تعداد زیاد نیرو و نه تحرک آنها موجب پیروزی در جنگ نمی شود، بلکه کسی که در جنگ اطلاعات بیشتری دارد، ابهام فضای جنگ را از بین برده و بر حریف غلبه می کندبنابراین تحولات شگرفی در جمع آوری، ذخیره سازی، پردازش، انتقال و ارائه اطلاعات در حال رخ دادن است و هر روز بر تعداد سازمان هایی که از اطلاعات سود می برند، افزوده می شود. چون اطلاعات در حال تبدیل شدن به یک منبع استراتژیک است و می تواند خود را به عنوان یک عنصر بانفوذ و ارزشمند در عصر فراصنعتی همانند نقش سرمایه و کار در عصر صنعتی مطرح کنداین انقلاب که به انقلاب اطلاعات معروف شده است، اغلب قدرت را به بازیگران کوچک تر و ضعیف تر می دهد و آنها در عرصه نبرد قدرتمند تر می کند و مرزهای کنونی را درهم شکسته و مرزهای جدیدی در مسئولیت ها رسم میکند. وجه مشخصه این انقلاب این است که عموماً سیستم های بسته را مجبور به بازشدن می کندهم چنین انقلاب اطلاعات می تواند باعث تغییرجهت در چگونگی کشمکش ها و جنگ های موجود میان جوامع شود و نوع جدیدی از جنگ به نام جنگ شبکه ای (درگیری در سطح جوامع از طریق سبک های ارتباط اینترنتی) را راه اندازی کند
جنگ شبکه ای چیست؟
به زبان ساده جنگ شبکه ای برخورد اطلاعاتی میان ملل و جوامع گوناگون در سطح کلان است. هدف این نوع جنگ مخدوش کردن مسایلی است که جامعه هدف راجع به خود و جهان اطرافشان می داند و در مورد آن می اندیشد جنگ. شبکه ای توانایی تمرکز بر روی افکار عمومی یا نخبگان و یا هر دوی آنها را دارد. این جنگ اموری همچون دیپلماسی، تبلیغات و مبارزات روانی، تخریب فرهنگی و سیاسی، اغفال و یا دخالت در رسانههای محلی، نفوذ در شبکه های کامپیوتری و پایگاه داده ها، تلاش برای اشاعه جنبش های دیگر اندیش و مخالف در شبکه های کامپیوتری را در برمی گیرد.جنگ شبکه ای سبک نوینی در طیف گسترده برخوردها و جنگ هاست که ابعاد اقتصادی، سیاسی و اجتماعی را نیز همانند ابعاد نظامی دربرمی گیرد. در مقابل جنگ های اقتصادی که هدف آن نظام تولید و توزیع سرمایه و جنگ های سیاسی که هدف آن هدایت و رهبری سازمان های دولتی است، میتوان جنگ شبکه ای را از طریق آرمان و شعارهای های اطلاعاتی و ارتباطاتی آن تشخیص داد
انواع جنگ شبکه ای
جنگ شبکه ای اشکال گوناگونی دارد، این جنگ می تواند در سطح دولت های رقیب و در سطح ملل رخ دهد. نوع دیگری از جنگ شبکه ای وجود دارد که می تواند بین دولت ها و نیروهای غیردولتی اتفاق بیافتد، برای مثال می توان به جنگ دولت ها بر علیه گروه های غیر قانونی از قبیل تروریست ها، تولید کنندگان و فروشندگان تسلیحات کشتار جمعی و یا قاچاقچیان دارو اشاره کرد .هم چنین این جنگ می تواند بر علیه سیاستهای دولت خاصی توسط گروه های مدافع محیط زیست، حقوق بشر واعتقادات مذهبی انجام شود. این نیروهای غیردولتی ممکن است ملیت مشخصی داشته باشد یا این که از ائتلافی بینالمللی تشکیل شده باشند. برخی از جنگ های شبکه ای موضوعات و مسائل نظامی را نیز دربرمی گیرند، مانند تولید سلاح های هسته ای، قاچاق دارو و مبارزه با تروریسم که تهدیدی بالقوه برای نظم بین المللی و امنیت ملی محسوب می شوند.جنگ شبکه ای همان جنگ های واقعی در قالب سنتی نیستند، اما شاید بزودی جنگ شبکه ای به ابزاری در جهت جلوگیری از وقوع جنگ واقعی تبدیل شود
تفاوت جنگ طبیعی با جنگ سایبری چیست؟
تعریف دقیقتری که میتوان از "جنگ سایبری" ارائه کرد : عملیاتی خصمانه است که تأثیراتش یا با خشونت فیزیکی برابر است یا آن را تشدید میکند. در جهان واقعی دولتها در به کارگیری گسترده از نیروها به سوی انحصار میروند، مدافع جنگ اطلاعات کامل و خاصی از منطقه مورد مناقشه دارد و پایان حملات وقتی است که دیگر با فرسایش یا تمام شدن منابع روبرو شویم. هم منابع فوق و هم حمل و نقل آنها هزینهبر است در این جنگ، جناح عظیمتر قدرت خلع سلاح یا نابود کردن دشمن را نداردپاسخ به نبرد سایبری از خود نبرد شدیدتر است
مشابهت سازی واکنشهای زمان صلح با حمله سایبری در حقوق بینالملل
ادعا شده است که وسعت دامنه و ماهیت غیر طبیعی حمله سایبری بیش از هرچیزی به جنگ هستهای شبیه است. پیش از این دولتهایی مانند روسیه و امریکا تهدید ناشی از جنگ اطلاعاتی را با تبادلات هستهای مقایسه کرده بودند. با این حال مدل "عدم اشاعه" انتخاب مفیدی برای جلوگیری از جنگ اطلاعاتی نخواهد بود زیرا حدود 120 دولت و میلیونها نفر امکانات لازم برای شروع جنگ اطلاعاتی را از قبل در اختیار دارندروسیه بیان داشت: "حمله ای علیه مخابرات و کارخانههای تولید برق روسیه به خاطر تبعات فاجعه بار آن، عموماً با استفاده از سلاحهای کشتار جمعی [از سوی روسیه] مصادف خواهد شد. از سوی دیگر مدیر سابق آژانس اطلاعاتی امریکا، آقای جان دچ (John Deutch) جنگ اطلاعاتی را دقیقا در مقام سوم پس از اشاعه و استفاده از سلاحهای کشتار جمعی هستهای، بیولوژیکی و شیمیایی توسط تروریستها میداند.
قیاس با جنگ هستهای
چنانچه مشاهده شد، بعضی آثار سلاحهای هستهای میتواند با آثار بدترین نوع حملات سایبری مشابه باشد. حملات سایبری در مقیاس استونی، همچون جنگ هستهای، میان مبارزان و غیر مبارزان تفکیک قائل نشد و نیز اصل تناسب را رعایت نکردبه نظر می رسد متجاوزان سایبری ممکن است پایگاههای [غیرنظامی] را بطور خاص هدف گیری کند در حالی که سلاحهای هستهای چنین هدف گیری مشخصی ندارند. با این حال دیوان از غیر قانونی اعلام کردن سلاحهای هستهای خود داری نمود. گویی هنوز حقوق بینالملل عرفی مرتبط با بکارگیری حملات وجود ندارد. در این قضیه دیوان می گوید: "هر کشور حاکمی [حق دارد] که امور داخلی خود را بدون دخالت خارجی سامان دهد... [این] بخشی از حقوق بینالملل عرفی است این خطر که هکرها، شبکه پنتاگون یا بازار بورس وال استریت را به ویروس آلوده کنند از نظر مقامهای امنیتی آمریکا بزرگترین تهدید امنیتی تلقی میشود. بزرگی خطرهای نهفته در شبکه سایبر سبب شد که باراک اوباما سال2009مسئولیت بحث و تصمیمگیری در باره آسیبپذیری آمریکا در برابر این خطرها را راساً بهعهده گیرد. او در یک سخنرانی در ماه همان سال، تهدیدات برخاسته از فضای سایبر را سختترین چالش برای اقتصاد و امنیت ملی آمریکا توصیف کرد و از عدمآمادگی کشورش برای رویارویی با چنین چالشیهایی سخن گفت.آژانس امنیت ملی آمریکا که نهاد اطلاعاتی وزارت دفاع به شمار میرود از ماه مه سال گذشته فرماندهی تدارک برای مقابله با جنگ سایبری را بر عهده گرفته است. این آژانس با بودجهای بیش از 7/5 میلیارد دلار در سال و با 38هزار کارمند (بیش از مجموعه کارکنان سیا و اف بیآی) در عرصههایی مانند شنود و ارزیابی گفتوگوهای تلفنی، ارتباطات مخابراتی و نامههای الکترونیک تخصصهای ویژهای دارد
تاسیس اولین فرماندهی سایبری آمریکا
آمریکا برای حضور موثر در میدان نبرد سایبری، اولین فرماندهی سایبری خود را موسوم به "سایبرکام " تاسیس کرد هماکنون بخش اعظمی از جنگهایی که به صورت روزمره شاهدیم شامل یک نیروی نظامی پیشرفته و نیروهای شبهنظامی بوده و بیشتر جنبه جنگ سخت را دارند، یعنی در آنها اغلب نیروهای متعارف طرف پیشرفته سعی میکنند که با عملیاتهای ایذایی، انتحاری و چریکی شبهنظامیها مقابله کنند.در عراق، افغانستان، فلسطین اشغالی و یا در کلمبیا شاهد چنین جنگهایی هستیم. اما آیا این امر بدین معناست که دیگر جنگ بین نیروهای متعارف ملی به اتمام رسیده یا اینکه به دلیل قدرت زیاد و مخرب ارتشهای پیشرفته دیگر هیچ جنگی بین آنها رخ نخوهد داد؟آیا بازداندگی متعارف یا هستهای باعث گشته بین کشورهای بزرگ صلحی دائمی پدید آید؟ اگرچه دیگر شاهد بروز جنگهای جنبشی بین کشورها نیستیم اما در حقیقت میتوان گفت که میدان جنگ بین این قدرتها ماهیت خود را تغییر داده و به صورت فزایندهای وارد فضای قدرت نرم و مجازی شده است. به گزارش وزارت دفاع آمریکا روزانه چندین هزار حمله به شبکههای مجازی وابسته به این وزارت صورت میپذیرد
قرارگاه فرماندهی سایبری چگونه بوجود آمد
"قرارگاه فرماندهای سایبری آمریکا"یکی از قرارگاههای فرعی نیروهای نظامی آمریکا است که زیر نظر "قرارگاه فرماندهی استراتژیک آمریکا" فعالیت میکند. در 23 ژوئن 2009، رابرت گیتس، وزیر دفاع وقت، به فرمانده قرارگاه استراتژیک آمریکا دستور تأسیس قرارگاه سایبری را داداین قرارگاه در مجموعه "فورتمید" مریلند واقع شده و فرماندهی آن بر عهده ژنرال کیث بی. الکساندر است. قابل ذکر است که این قرارگاه در ساختمان "آژانس امنیت ملی آمریکا"قرار داشته و فرمانده آن به طور همزمان ریاست آژانس امنیت ملی را نیز برعهده دارد. ژنرال الکساندر از سال 2005 ریاست آژانس و از سال 2010 نیز به عنوان فرمانده قرارگاه سایبری منصوب گشت. قرارگاه سایبری فرماندهی عملیاتهای فضای مجازی را متمرکز کرده، منابع سایبری موجود را سازماندهی نموده، دفاع از شبکههای نظامی آمریکا و نیز تهاجم به شبکهها کشورهای دیگر را هماهنگ میکند
درخواست رسمی قرارگاه سایبری برای انجام عملیاتهای تهاجمی
ژنرال کیث الکساندر فرمانده قرارگاه سایبری آمریکا در حضور بیش از 1000 نفر شرکت کننده در کنفرانس فضا و سایبر فرماندهی راهبردی گفت: "ما باید برای دفاع از خودمان در فضای سایبری اختیارات و قدرت بیشتری داشته باشیم."
این اظهارات نشان میدهند که پنتاگون قصد دارد به صورت رسمی حق اجرای عملیاتهای سایبری تهاجمی را داشته باشد. دولت آمریکا تاکنون قرارگاه سایبری را مرکزی دفاعی و جنگ سایبری را نیز جنگی دفاعی معرفی میکرد که برای دفاع از زیرساختهای اقتصادی و نظامی آمریکا در فضای سایبری پدید آمدهاند اما هماکنون به صورت علنی اعلام کرده که قصد دارد اینترنت را تبدیل به پایگاهی برای حمله به دیگر ملتها گرداند.
تربیت جنگجویان سایبری آمریکا با آموزش علوم پایه و ریاضی
با توجه به ضعف آمریکایی ها در ریاضیات و علوم مهندسی، فرماندهی قرارگاه سایبری آمریکا نگران تربیت جنگجویان سایبری خود از نسل بعد است و برنامه ای را برای آموزش علوم پایه برای آنها تدوین نموده است. وبسایت وزارت دفاع آمریکا در این باره نوشت: از جنگجوی بزرگ سایبری آمریکا بپرسید چگونه میتوان تضمین نمود که نسل آتی آمریکاییها قادر است با چالشهای آتی امنیتی مواجه شود و وی به شما خواهد گفت: در حوزه ریاضی، علوم و تکنولوژی آموزشهای بیشتری به آنها بدهید.
ژنرال الکساندر، دستور داد برنامهای برای افزایش آموزش علوم، تکنولوژی، مهندسی و ریاضیات در سطح کشور آمریکا آغاز گردد. وی آمار درصد کسانی را که در کشورهای مختلف جهان دارای مدرک "علوم، تکنولوژی، مهندسی و ریاضی" هستند چنین اعلام نمود: چین، 47 درصد؛ کره جنوبی، 38 درصد؛ و آلمان 28 درصد. در آمریکا تنها 4 درصد از فارغالتحصیلان دارای مدرک "علوم، تکنولوژی، مهندسی و ریاضی" هستند. وی در کنفرانس "مجمع امنیتی سیستمهای بینالمللی چنین گفت: "آمریکا در ایجاد این قابلیتها در سطح پایینتری نسبت به بسیاری کشورهای دیگر قرار دارد. این توانمندیها در چهارچوب امنیت ملی آتی نقش برجستهای دارند
الکساندر در ادامه سخنان خود گفت: "ما باید این فرآیند را اصلاح نماییمم. با توجه به اینکه فارغالتحصیلان امروز و فردا، نیروی امنیت ملی آتی آمریکا را تشکیل خواهند داد، آژانس امنیت ملی نیز در برنامه ملی آموزش علوم، تکنولوژی، مهندسی و ریاضی شرکت دارد.
ایالات متحده آمریکا رشته درسی جدیدی را در دانشگاههای خود عرضه میکند: "تخصص در جنگ سایبری". دانشآموختگان این رشته سربازان ارتشی خواهند بود که در جبهه مجازی به جنگ با دشمن سایبری خواهند رفت. آمریکا هم اکنون هم دارای یک ارتش سایبری است که در صورت لزوم در کنار ارتش کلاسیک آن وارد عمل میشودمقامهای آمریکایی اطمینان میدهند که این ارتش تنها برای دفاع سازماندهی شده است و نه حمله. آمریکا اتهام دست داشتن در حمله کرم استاکسنت به برنامه هستهای ایران را رد میکند.
جنگ علیه ایران
آمریکا اولین کشوری بود که علاوه بر سایر میادین جنگ نظامی از جمله زمین ، دریا ، هوا و فضا به فضای مجازی نیز به مثابه ی محیط جدیدی برای عملیات نظامی نزدیک شد
در این راستا اخیرا قرارگاه سایبری آمریکا قصد دارد تا از جنگ سایبری به جای اهداف عملیات نظامی زمینی ، دریایی و هوایی استفاده نماید از این رو، دولت اوباما پروژهی جاه طلبانه ی برتری جهانی خود را در دستور کار دارد که در واقع جایگزینی برای پروژه ی "جنگ ستارگان" رونالد ریگان و "جنگ علیه تروریسم" جورج بوش خواهد بود ، یعنی جنگ جهانی در فضای مجازی جنگ جهانی سوم
دو سال پیش کد رایانهای حامل ویروسی به سیستم برنامه هستهای ایران راه یافت و شمار زیادی از دستگاههای سانتریفوژ را که در غنیسازی اورانیوم از آنها استفاده میشود، آلوده کرد. طبق نظر برخی از کارشناسان، چنین اقدام آشکارا خرابکارنهای سرآغاز گونهای جدید از نبرد بین ملتهاست، نشریه ستاد مشترک ارتش آمریکا نوشت: کرم رایانهای استاکسنت که جمهوری اسلامی ایران را هدف گرفت، فقط یک تهدید سایبری نبود، ظاهراً این حمله خارجی علاوه بر رایانههای ویژه کنترل خودکار مثلاً نیروگاههای آبی و نیز شبکههای برق، به طور اخص تاسیسات غنیسازی اورانیوم راهدف گرفته بود ویروس استاکسنت به گونهای برنامهریزی شده بود تا سانتریفوژهای کنترل شده حساس برای تولید مواد هستهای را هدف بگیرد. به نظر میرسد که هدف اصلی تاسیسات غنیسازی اورانیوم ایران در نطنز بود. پس از انتشار خبر آلوده شدن سیستمهای رایانهای به ویروس استاکسنت، مقامات ایران بیانیهای صادر کردند مبنی بر اینکه تاخیر در راهاندازی نیروگاه هستهای بوشهر "به دلایل فنی" بوده، اما هرگز اعتراف نکردند که این مسئله ناشی از انتشار ویروس استاکسنت بوده است
کشف "استارس" دومین ویروس جاسوسی
دکتر غلامرضا جلالی، در خصوص بدافزار "استارس" که بعد از بدافزار "استاکس نت" از سوی دانشمندان ایرانی شناسایی شد، گفت: «خوشبختانه دانشمندان جوان ما موفق شدند که این ویروس را کشف کنند و هم اکنون ویروس "استارس" به آزمایشگاه ارائه شده است، اما هنوز بررسی ها بر روی آن ادامه دارد و نتایج نهایی و قطعی در این رابطه به دست نیامده است»
دیفنس نیوز اعلام کرد که رهبران ایران به فکر جنگ سایبری با آمریکا و متحدانش هستند
. این سایت ابتدا این سوال را مطرح میکند: «آیا جمهوری اسلامی ایران یک تهدید سایبری برای ایالات متحده محسوب میشود؟»، و سپس در پاسخ مدعی میشود: «به ظاهر این عقیده دور از ذهن به نظر میرسد. تحت فشار تحریمهایی که بر اثر جاهطلبیهای هستهای به ایران تحمیل شده و وجود آسیبهای اجتماعی، بعید به نظر میرسد ایران تهدید قریبالوقوعی برای ایالات متحده باشد،
دیفنس نیوز به رغم چنین ادعاهایی تصریح میکند که «نشانههای زیادی وجود دارد مبنی بر اینکه رهبران ایران به فکر جنگ سایبری با آمریکا و متحدانش هستند. در ماه آگوست، وزیر اطلاعات و فنآوری ارتباطات ایران اعلام کرد که این وزارتخانه یک فرماندهی رسمی سایبری راهاندازی میکند. طبق گفته رضا تقیپور وزیر ارتباطات، مأموریت این نهاد جدید دولتی، جلوگیری از «مخربهای سایبری ... و بسیاری از اَشکال دیگر تروریسم دولتی» است
این سایت به مسئله ویروس استاکسنت اشاره کرده و آن را یکی از دلایل تمایل ایران برای ورود به جنگ سایبری میداند: «این اقدام، به طور واضح به ویروس استاکسنت برمیگردد، نرم افزاری مخرب که زیرساختهای هستهای ایران را بین تابستان 2009 تا پاییز 2010 هدف قرار داده بود. طبق شواهد، این ویروس خسارت قابل توجهی به تأسیسات هستهای ایران وارد کرده است. طبق برآورد انستیتو علم و امنیت بینالمللی مستقر در واشنگتن، این ویروس عامل از کار انداختن فعالیت حدود 1000 الی 9000 سانتریفیوژ در تأسیسات هستهای ایران بود
این سایت ویروس استاکسنت را نیز همچون تیغی دو لبه معرفی میکند که میتواند علیه خود آمریکا نیز استفاده شود: «زمانی که اخبار استاکسنت در پاییز سال گذشته در حوزه عمومی منتشر شد، بعضی از ناظران از آنچه که اتفاق افتاد به عنوان راه حل سریع مقابله با جاهطلبیهای هستهای ایران استقبال کردند. اما متخصصان امنیت داخلی خیلی خوشبین و امیدوار بودند. به عنوان مثال ملیسا هتوی، هماهنگکننده سابق امنیت سایبری ملی ایالات متحده، در همان زمان اظهار داشت که استاکسنت از لحاظ کیفی نشاندهنده نوع جدیدی از جنگ میباشد و هیچ کشوری برای مقابله با آن آماده نیست
این سایت در پایان به عدم آمادگی آمریکا برای مقابله با چنین تهدیدات سایبری اشاره کرده و مینویسد: «نزدیک به یک سال بعد، ما نیز به آمادگی نرسیدهایم. در حالیکه ایران لزوماً در حال طرحریزی حمله دیجیتالی بیجهت به ایالات متحده نیست، رهبران این کشور به طور واضح در فکر جنگ سایبری در رابطه با بنبست عمیق کشورشان با غرب هستند و احتیاط حکم میکند که ما هم به فکر آن باشیم
خلاصه ای از نظام حقوقی موجود و پیشنهادی برای آینده
اسناد موجود حکایت از دخالت روسیه، در حمله سایبری به استونی دارد. صرف نظر از میزان دخالت روسیه، این حمله سایبری به حد یک مخاصمه مسلحانه نرسید تا حقوق بشردوستانه بینالمللی قابل اعمال باشد. با این حال نباید پنداشت که حملات سایبری مسئولیتی بدنبال ندارد
در صورت اثبات انتساب حمله سایبری به روسیه نقض مقررات اتحادیه بینالملل مخابرات محقق شده است و استونی میتواند مطالبه غرامت کند.پس از آنکه حمله سایبری به حد یک مخاصمه مسلحانه رسید، یک نظام امنیتی بینالمللی که شامل حقوق بشردوستانه بینالمللی و حقوق بشر می شود به جریان می افتد ماده 12طرح پیش نویس استنفورد، تأسیس یک نهاد بینالمللی برای حفاظت از ساختار اطلاعاتی را پیشنهاد می دهدسلاحهای سایبری را در حقوق بینالملل نمیتوان ممنوع دانست چرا که همان ملاحظات مربوط به نظر دیوان بینالمللی دادگستری در قضیه سلاحهای هستهای را به همراه می آورد. ممنوع اعلام کردن برنامههای رایانه ای که قابلیت استفاده برای حملات سایبری را نیز دارا هستند به معنای تغییر ماهیت پویای اینترنت خواهد بود. برخلاف نظام معاهده ای قطب جنوب و ماورای جو، نیاز است که یک نهاد بینالمللی مانند مرکز جهانی واکنش اظطراری سایبری تاسیس شود که اختیار تحقیق و مشارکت با دولت قربانی برای واکنش به حملات سایبری را به محض وقوع داشته باشد مهمترین انگیزه کشورهای غربی از جمله امریکا در نپذیرفتن ممنوعیت سلاحهای سایبری، حفظ برتری تکنولوژیک خود در فناوری اطلاعات است. باید دانست زمانی که جنگ اطلاعاتی به سطح یک جنگ هستهای برسد امکان آن وجود خواهد داشت که ساختارهای عصر اطلاعات از بنیان فروپاشد