در حال بارگذاری ...
یکشنبه 26 مرداد 1404
tvu.ac.ir

داستان آموزنده

یکى از یاران رسول خدا (ص) فقیر شد.

خدمت رسول خدا  آمد و شرح حال خود را بیان کرد. پیغمبر فرمودند :


برو هر چه در منزل دارى اگر چه کم ارزش هم باشد بیاور!


آن مرد انصار رفت و طاقه اى گلیم و کاسه اى را خدمت پیغمبر   آورد.


حضرت آنها را در معرض فروش گذاشت و فرمودند: چه کسى اینها را از من مى خرد؟

مردى گفت : من آنها را به یک درهم خریدارم .amstory.mihanblog.com

حضرت فرمودند: کسى نیست که بیشتر بخرد!

مرد دیگرى گفت : من به دو درهم مى خرم .

پیغمبر به ایشان فروخت و فرمودند: اینها مال تو است .


آن گاه دو درهم را به آن مرد انصار داد و فرمودند: با یک درهم غذایى براى خانواده ات تهیه کن و با درهم دیگر تبرى خریدارى کن و او نیز به دستور پیغمبر  عمل کرد.


تبرى خرید و خدمت پیغمبر  آورد. حضرت فرمودند: این تبر را بردار و به بیابان برو و با آن هیزم بشکن و هر چه بود ریز و درشت و تر و خشک همه را جمع کن ، در بازار بفروش .


مرد به فرمایشات رسول خدا  عمل کرد. مدت پانزده روز تلاش نمود و در نتیجه وضع زندگى او بهتر شد.


پیغمبر گرامى  به او فرمودند: این بهتر از آن است که روز قیامت بیایى در حالى که در سیمایت علامت زخم صدقه باشد.