در حال بارگذاری ...
سه‌شنبه 28 مرداد 1404
tvu.ac.ir

در اسلام تماشاچی نداریم..

نام : احسان اله قاسمیه

نام پدر : عباس

تاریخ تولد : 20/6/1336

محل تولد : کاشان

تاریخ شهادت : 19/2/1361

محل شهادت : شوش - بیت المقدس

شهرستان : کاشان

یگان : سپاه

مسئولیت : فرمانده گردان قدر

تحصیلات : مهندسی برق

محل تحصیل : تگزاس در کنیگزویل

گلزار : دارالاسلام کاشان

احسان الله قاسمیه، چهارمین فرزند عباس و ملوک خانم توحیدی ، در بیست شهریور ماه سال 1336 در شهرستان کاشان به دنیا آمد . پدرش حاج عباس قاسمیه از بازاریان و هیئتی های قدیمی کاشان بود.

با آنکه کودک بسیار بازیگوشی بود اما در درس هم موفق بود، او توانست در رشته ریاضی با نمرات نسبتاً خوبی دیپلم بگیرد . در کلاس از روحیه رهبری خوبی برخوردار بود به طوری که در یکی از موارد دانش آموزان کلاس را جهت اعتراض به رفتار ناشایست یکی از دبیران بسیج نموده و به طرف اداره آموزش و پرورش حرکت داد که به علت این رفتار پدرش به دبیرستان فرا خوانده شد.

پس از اتمام تحصیلات دبیرستان در غرب کشور سربازی را به اتمام رساند.

برادر احسان در آمریکا مشغول تحصیل بود . پدر احسان ویزای او را آماده کرد که احسان جهت ادامه تحصیل به آمریکا سفر کرد. او مدت سه ماه دوره فراگیری زبان انگلیسی را در مرکز تگزاس طی کرد. سپس نزد برادر خود در دانشگاه تگزاس در کنیگزویل رفت و در رشته مهندسی برق به تحصیل مشغول شد.

او در انجمن اسلامی دانشجویان ایرانی مقیم امریکا و کانادا فعال بود. احسان در سال 1358 به ایران بازگشت و در در مدرسه عالی در رشته زبان ادامه تحصیل داد.

با شروع انقلاب فرهنگی و تعطیل شدن دانشگاه ها به جهاد سازندگی رفت و از طریق جهاد سازندگی به سپاه پاسداران منتقل شد.

وی پس از طی دوره آموزشی در پادگان امام حسین(ع) رسماً کار خود را در سپاه پاسداران آغاز کرد. پس از بازگشایی دانشگاه ها احسان به خاطر علاقه ای که به سپاه داشت، دیگر به دانشگاه نرفت و خدمت در سپاه را انتخاب کرد.

او با عشق و علاقه به امام و توانایی که داشت، توانست در مسئولیت حفاظت از بیت امام خدمت کند. بعد از اتمام مأموریت در بیت امام، به پادگان ولی عصر تهران منتقل شد و تسلط بر امور نظامی و شجاعت وی باعث شد تا او را به عنوان فرمانده گردان قدر برگزینند. با شروع درگیری در کردستان و ناامن شدن مناطق مرزی به فرمان امام به منطقه سرپل ذهاب اعزام شد.

وقتی به منطقه رسید، ارتفاعات  بازی دراز را به دقت بررسی نمود . با اطمینان گفت: ما این ارتفاعات را فتح می کنیم، اگر چه از لحاظ امکانات نظامی در مضیقه هستیم.

او، خود خمپاره های 120 میلیمتری را حمل می نمود و آتش پشتیبانی را فراهم می کرد. وی در این عملیات از ناحیه دست و پا مورد اصابت ترکش قرار گرفت. به دلیل شجاعت و ثبات قدمی که داشت او را فاتح قله های بازی دراز نامیدند.

احسان الله قاسمیه در سال 1360 توسط سپاه پاسداران به جبهه منتقل شد و به فرماندهی گردان قدر از پادگان ولیعصر رسید . در آن زمان او 24 سال داشت. همچنین مسئولیت حفاظت از ریاست جمهوری، حضرت آیت الله خامنه ای، را عهده دار شد.

مرتبه در طول سه الی چهار سال به جبهه رفت و در طول این سالها 4 مرتبه مجروح شد و بعد از انتقال به بیمارستان و بهبود حال دوباره به جبهه بازگشت.

در عملیات بیت المقدس شرکت کرد و در حین عملیات از ناحیه کمر مورد اصابت گلوله قرار گرفت. او را به بیمارستان انتقال دادند ولی پس از درمان مختصر دوباره به منطقه عملیاتی بازگشت. او نگران وضعیت نیروهایش بود. در حین عملیات وقتی مشغول هدایت گردان بود، گلوله توپ نزدیک او منفجر شد و به شهادت رسید. این حادثه در نوزدهم اردیبهشت ماه سال 1361 اتفاق افتاد.

 
 

فرازی از وصیتنامه شهید
درود به امام عزیزم وسلام بر شهدای خونین کفن انقلاب و درود به امت مسلمان و مبارز ایران و دوستان و همرزمان پاسدارم و خانواده عزیزم؛ برایم دعا کنید تا شهادتم مورد اجابت خداوند قرار بگیرد، تا در روز قیامت و میزان در برابر خداوند و رسولش سربلند باشیم.
برایم دعا کنید که به میدان رزم رفته باشم و به خاطر رضای خداوند از مجروح شدن و معلول شدن نهراسیده باشم که نسبت به امانت خداوند امین باشم. شهادت را طلبیده باشم برای تقرب الهی و برای بخشش گناهان و جهاد اصغر نه برای فرار از جهاد اکبر و این را با شناخت، رضایت کامل و دادن چند قطره خون بی ارزشم پیمودم، پروردگار ا از من بپذیر .پیام من به عنوان یک پاسدار و شهید که خونش را داد تا پیام خونبارش بر دل شما امت مسلمان بنشیند این است که تداوم انقلاب اسلامی بستگی به صدور آن به همه جهان دارد . ما انقلاب نکردیم که استقلال و آزادی کشورمان را به دست آوریم ما برای حاکم کردن قانون خدا در جهان قیام کردیم.
نکند نسبت به سرنوشت خلق خدا بی تفاوت باشیم و ظلم ظالمان را بر مظلومان تماشا کنیم. ما در اسلام تماشاچی نداریم . همه مسلمانان بهر نحوی باید در صحنه نبرد بین حق وباطل در تمامی زمین خدا شرکت کنند و گرنه خود باطلند.
مرا حلال کنید و اگر احیاناً تندی، بی صبری و یا بی اطاعتی از من دید ه اید بر جهالت من ببخشید....