
چهل غروب بی حسین(ع)
درآمدکدامین برگ دفتر عشق خونین کربلای حسینی را ورق زنیم، تا تجلی حماسهها، روح و روانمان را حیاتی تازه بخشد؟ کدامین صفحه از کتاب سرخ عاشورا و تاریخ کربلا را از نظر بگذرانیم، تا تلألؤ معجزه ها، دیدگان جانمان را نور و صفا دهد؟
اربعین حسینی، آینه باز تابنده آن حماسه ها و باورهاست.
مگر میتوان در جای جای این دفتر خونین و تاریخ زرّین، جز حماسه و کرامت یافت؟ هر قدم و هر عمل حسین بن علی و یاران او و وارثان راهش و پیام رسانان خونش، حماسه های ماندگار است. حسین (ع)، معلم حماسه و آموزگار سروری و اسوه خداجویی و شهادت طلبی است.
کربلای او جلوهگاه حقیقت است، و اربعین او، بازگشایی همان کتاب جاوید، که سطر سطرش بیدارگر و الهام بخش است.
راز و رمز عدد چهل در فرهنگ دینی و معارف عرفانی، عدد چهل قداستی ویژه یافته است. چلّه نشینی برای رفع حاجت یا رسیدن به مقامات سلوک و عرفان معروف است. حفظ کردن چهل حدیث، اخلاصِ چهل صباح، کمال عقل در چهل سالگی، دعا برای چهل مؤمن و چهل شب به مسجد سهله رفتن برای دیدار یار غایب از نظر، نمونه هایی از این معناست. در تاریخ انبیا و روایات اسلامی نیز واژه اربعین شواهد بسیار دارد. برخی از مشهورترین این نمونه ها عبارتند از:
· حضرت آدم در فراق بهشت چهل روز گریست.
· حضرت آدم در مرگ هابیل چهل روز عزادار بود.
· زمین، چهل روز در مرگ مؤمن میگرید.
· نماز کسی که شراب نوشیده تا چهل روز پذیرفته نیست.
· خداوند متعالی چهل سال به فرعون مهلت داد.
· حریم همسایه تا چهل در، از چهار طرف است.1
چهل روز گریه آسماندر آیین سوگواری، اربعین، گذر چهل روز از یک حادثه و پاسداشت آن است تا در دفتر خاطرهها گرد فراموشی نگیرد و از یادها نرود. اما برای رخداد بیمرگ عاشورا، اربعین و تکرار هر ساله آن، حکایت دیگری است از عشق و دلدادگی شیعیان؛ چیزی که باید آن را در اراده بی پایان خدایی جست؛ خدایی که در غم حسین (ع) چهل روز آسمان را به گریه واداشت؛ چنانکه صادق آل رسول (ع) فرموده است: «بَکَتِ السَّماءُ عَلَی الحُسَینِ أربَعینَ یَوماً بِالدَّم؛ آسمان چهل روز بر حسین خون گریه کرد».2
زیارت اربعین؛ از نشانههای مؤمن
در کتابهای دعا مثل مفاتیح الجنان مرحوم شیخ عباس قمی، زیارتهای فراوانی برای امام حسین (ع) نقل شده است. یکی از این زیارتهای والا، زیارت اربعین است. در اهمیت این زیارت همین بس که یکی از پنج نشانه مؤمن شناخته شده است.
امام حسن عسکری (ع) فرمودند: نشانههای مؤمن پنج چیز است:
· پنجاه و یک رکعت نماز در هر شب و روز (یعنی نمازهای واجب و نافله های آنها)؛
· زیارت اربعین خواندن؛
· انگشتر در دست راست کردن؛
· پیشانی را در سجده بر خاک نهادن؛
· بسم الله الرحمن الرحیم را بلند گفتن.3
فلسفه قیام حسینی در زیارت اربعین
جهل و نادانی، و نیز در گمراهیها سرگردان ماندن، از بزرگترین آفتهای زندگی بشر در همیشه دورانها به شمار میرود. در این میان، وظیفه بزرگان و دلسوزان جامعه بشری است که از تمامی ابزارها برای برطرف ساختن این آفت پرخطر بهره برند. یکی از این راه ها، نثار خون خود برای درس آموزی دیگران و زدودن غبار نادانی و سرگردانی است؛ درسی که امام حسین (ع) در روز عاشورا آن را به نیکی به همگان نشان داد. بر این اساس است که میبینیم در زیارت اربعین درباره فلسفه قیام اباعبدالله الحسین (ع) آمده است:
وَ بَذَلَ مُهجَتَهُ فیکَ لِیَستَنقِذَ عِبادِکَ مِنَ الجَهالَةِ وَ حَیرَةِ الضَّلالة؛ حسین (ع) خون قلبش را به آستان الهی هدیه داد تا بندگان را از ظلمت جهل و نادانی و حیرت گمراهی رهایی بخشد.4
جابر بن عبدالله انصاری؛ نخستین زائر حسینیجابر بن عبدالله انصاری، نخستین زائر کوی حسینی است که نامش با مرثیههای جانسوز روز اربعین همراه گشته است. البته جابر، پیشینهای پرافتخار دارد.
در میان هفتاد تن مسلمانی که در شبی تاریخی در مدینه با پیامبر اعظم (ص) پیمان دفاعی بستند، نوجوانی به چشم می خورد که همراه پدرش در آن بیعت تاریخی شرکت کرده بود. جابر نه تنها در آن شب و آن افتخار، که همواره با پیامبر بود و در بیشتر جنگهایی که در زمان حیات ایشان اتفاق افتاد، شرکت جست.
پس از رسول خدا (ص) نیز یار همیشه همراه امیرمؤمنان علی (ع) و اهل بیت نبوت بود. جابر از راویان حدیث منزلت و غدیر است. او از مبلغان راستین اسلام و تشیع بود و از این رو، دژخیمی چون حجّاج بن یوسف ثقفی، بدن او را به جرم دوستی علی و آل علی (ع) داغ کرد.
جابر بن عبدالله انصاری شاید تنها فردی است که وجود مبارک هفت معصوم را زیارت کرد و سلام خاص رسول گرامی اسلام را به امام باقر (ع) رساند. این رهرو واصل که آخرین بازمانده از گروه شرکت کنندگان در پیمان عقبه بود، پس از عمری سراسر مجاهدت و پارسایی، در حالی که از مرز نود سالگی گذشته بود، دیده از جهان فرو بست و برای همیشه در خاک مدینه آرمید.5
جابر بن عبدالله بر قبر حسین (ع(
اربعین است. چهل روز است که گلهای خوشبوی محمدی از باغستان خویش جدا گشتهاند و باغبان خود را تنها نهادهاند.
نخستین زائر، صحابه خاص رسول خدا (ص) جابر بن عبدالله انصاری است که با بدنی خوشبو و ذکرگویان، بر قبر دردانه پیامبر حاضر گشته و از سوز دل سه بار فریاد میزند: یا حسین! یا حسین! یا حسین! و بیهوش روی زمین میافتد.
عطیه، دوست جابر، او را به هوش میآورد که ناگهان جابر صدا میزند: آیا دوست، جواب دوست خود را نمیدهد؟ و سپس خودش جواب خودش را میدهد: چگونه جواب مرا بدهی، در حالی که خون از رگهای گلویت بر سینه و شانهات فرو ریخته و بین سر و بدنت جدایی افکنده است.6
حماسه زینب
چهل روز گذشت. ... در آن غروب خونآلود، هنگامیکه خنجر شقاوتها و نامردیها، گلوی آخرین مبارز را درید، آنگاه که زنان و فرزندان داغدیده در میان رقص شعلههای آتش خیمههایشان، به سوگ مردان در خون غلتیده خود نشسته بودند، دشمن به جشن و سرور ایستاد، خیابانها و کاخها را برای جشنها مهیا ساخت و به انتظار ماند تا در میان دلهای چون لاله پرخون اسیران، به برپایی جشنی تمسخرآمیز بپردازد.
اما زینب، این ستون پابرجای کاروان اسرا، همه چیز را بهگونهای دیگر رقم زد. به راستی چه کسی میداند چگونه زینب با وجود سنگینی کوهی از مصیبتها بر شانههایش، بغض غمها را فرو داد و قدم بر قله رفیع عزت و آزادگی گذاشت.
با سخنان زینب، کربلا به بلوغ رسید و خون شهدا جوشید و جوشید تا آن جویبار خونی که در غریبانهترین حالت ممکن بر زمین جاری شده بود، در اربعین حسینی، رودی خروشان شد.
چهل روز بود که یزیدیان جز رسوایی و بدنامی چیزی ندیده بودند و بزم و شادیشان آلوده به شرم و ندامت شده بود. چهل روز بود که درخت اسلام ریشه در خون شهدا، استوارتر و راسختر از همیشه، بهسوی فلک قد میکشید. چهل روز بود ...7
اربعین در اربعین؛ راز پیروزی انقلاب اسلامی
در طول تاریخ پرافتخار شیعه، احیای خاطره غمبار کربلا، همواره رمز تداوم شور عاشورایی در زمانهای بعد بوده است. در تاریخ انقلاب اسلامی ایران نیز سنت احیای اربعین، تأثیر مهمی در شورگستری شهرها داشت. هنگامی که در سال 1356 مردم دیندار قم، حماسه تاریخی نوزده دی را آفریدند، چهل روز بعد در بزرگداشت شهدای این حادثه، مردمان دلاور تبریز قیام کردند و شهید دادند. این خیزش قهرمانانه، نخستین حلقه زنجیری بود که قیام نوزده دی را به قیامهای پی در پی ایرانیان پیوند زد. در اربعین شهدای تبریز، دست کم 55 شهر بزرگ و کوچک ایران مجلس یادبود گرفتند، تظاهرات کردند، و همین گونه اربعین ها به هم وصل شد و سراسر ایران به نهضت پیوست تا آنکه انقلاب اسلامی، به برکت الهامگیری از این فرهنگ شهادت و ایثار به بار نشست.8
پیامکهای اربعین حسینی
· اربعین؛ روز بازگشت پرستوهای داغدار به کاشانه، روز رهایی از اسارتها، روز گسستن غل و زنجیرها، هجرت از غربت و آوارگی، ساکن شدن در حریم امن دوست.
· اربعین؛ روز زیبایی حقیقت، روز زیارت چشمها از زیباییهای کربلا، روز تماشای واقعه عاشورا، روز به گل نشستن خون ذبح عظیم کربلا.
· اربعین؛ پایان شمرها و حرمله ها، پایان قهقهه ها و هوسرانیها، پایان تشنگی ها و غل و زنجیرها، و پایان هراس دخترکان.
· چهل روز از مرثیه بیپایان خدا در خاک میگذرد و چهل عمره از بادیهپیمایان عرفات کربلا.
· سجادهنشین لحظههای سرخ عبادت! دستی برآور و سینهام را عاشورایی کن. می خواهم پس از چهل وادی رنج و گریه، نام تو، مستیفزای دقایق عزایم باشد.
· اربعین آمده است؛ همراه سپاه پیروز افتخار و وارثان خون و روشنی.
· چهل روز از اشکهای کربلا میگذرد؛ قطراتی که حاوی پیام فتحاند و دلاورمردی.
· اربعین که میآید، باید از زینب گفت؛ از حاصل زخمها و نمازهای نشستهای که هنوز او را به یاد دارند.
· اربعین؛ تمرین سوختن، تمرین شعلهور شدن، مشق ققنوسی بودن، مشق سوختن در آتش عشق، مشق فداکاری و ایثار، تمرین پرواز با بالهای شکسته.
· اربعین؛ فرصتی برای دیدارها، مجالی برای زیارت آسمانیها، طواف حاجیان داغدیده بر مزار حسین، فرصتی برای یکدله شدن، پیوستن به صاحبان فضیلت و کرامت، آشنایی با عاشقانههای هفتاد و دو پروانه.
· چهل روز گذشت. اما چهل سال دیگر، چهارصد سال، ... هم که بگذرد، صدای «هل من ناصر» تو بیجواب نخواهد ماند.
· چهل روز گذشت. نه اشکها در چشم دوام آوردند، نه حرفها بر زبان! روایت درد، آسان نیست.
· چهل شب است بر نیزه شدن آفتاب را سر بر شانههاى آسمان مىگرییم: اى چرخ! غافلى که چه بیداد کردهاى.
· اگر عاشورا، معمار اشک را به آینهکاری رواق چشمها فرستاد، اگر کربلا، معبری از خون و حماسه سر راه بیداران و بیدارگران کشور، اگر خون، سلاحی برتر از شمشیر گشت، اربعین تکرار آن سازندگی و معبرسازی و شهادت طلبی است.
· اربعین، نگاهی مجدد به عاشوراست و مروری دوباره بر مضامین بلند خطبههای آتشین عقیله بنی هاشم زینب کبریو اسیر آزادی بخش حضرت سجاد (ع.(
اربعین آمد ...
اربعین آمد و خون شهدا میجوشد باز از خاک بلا آب بقا میجوشد
اربعین آمد و شد داغ شهیدان تجدید خون به دلها ز عزای شهدا میجوشد
اربعین آمد و از داغ شهیدان خدا اشک سرخ است که از دیدة ما میجوشد
اربعین شهدا تازه شود در هر سال خون مظلومیشان در همه جا میجوشد
یافت پیمان شهادت ز اسارت اکمال خون آنان ز سرشک اسرا میجوشد
جوشش خون جوانان دلیر ایران شرح خونی است که در کربُبلا میجوشد
میکَند ریشه بیدادگران را چو یزید موج خونی که در این کشور ما میجوشد
با دلی سوخته از داغ «مؤیّد» بسرود اربعین آمد و خون شهدا میجوشد
منابع:
1. ربّانی، هادی و سید محسن موسوی، آینه یادها: مناسبتهای شمسی و قمری در قرآن و حدیث، قم، دارالحدیث، 1382.
2. عرفان، اصغر، «اربعین حسینی»، ماهنامه گلبرگ، ش96 اسفند1386
3. قمی، شیخ عباس، مفاتیح الجنان، قم: انتشارات اسوه، بی تا.
4. محدثی، جواد، «اربعین، تداوم عاشورا»، پیام زن، ش 203 بهمن 1387
وقف احسان ماندگار
بعد اجتماعی وقف
پدیده وقف دارای حیطه گسترده ای از فعالیت و اقدام می باشد، تا جایی که اگر به درستی هدایت شود، به بسیاری از نیازها پاسخ می دهد و هیچگاه جامعه انسانی با کمبودهای اقتصادی، اجتماعی، آموزشی و فرهنگی روبرو نخواهد شد. اما مهم این است که هم نیازها براساس اولویت در سطح افکار عمومی معرفی شود و هم ضرورت آن عینی و متناسب با عواطف و درک و توجه واقفان لحاظ گردد. البته وقف می تواند در جنبه شخصی و خانوادگی نقش داشته باشد و گاه در بعد عمومی و در جهت پرکردن خلأهای اجتماعی، که قرآن بر کارهای عمومی و همیاری و حل مشکلات و برطرف کردن نابسامانی های جامعه از طریق تعاون بر نیکی تأکید می کند. زیرا هر چند انسان به دلیل حب فرزند و حفظ اموال خود از دست یازیدن دیگران، گاه وقف می کند، اما آنچه در این میان بیشتر ارزش دارد، و قرآن آن را ترویج می کند فرهنگ سازی برای انجام کارهای عام المنفعه و نهادینه کردن روحیه همدلی و همکاری و تشویق به تعاون و کمک به دیگران است.
[1] اصغر عرفان، «اربعین حسینی»، ماهنامه گلبرگ، ش96 (اسفند1386)، ص22.
[2] هادی ربانی و سید محسن موسوی، آینه یادها، ص145، حدیث 537.
[3] شیخ عباس قمی، مفاتیح الجنان، ص780.
[4] همان، ص781.
[5] اصغر عرفان، «اربعین حسینی»، ماهنامه گلبرگ، ش96 (اسفند1386)، ص22.
[6] جواد محدثی، «اربعین، تداوم عاشورا»، پیام زن، ش 203 (بهمن 1387)، ص14.
[7] همان.
[8] اصغر عرفان، «اربعین حسینی»، ماهنامه گلبرگ، ش96 (اسفند1386)، ص22.