
پندهای نهج البلاغه؛ در باب «حفظ زبان و گفتار»
«نهج البلاغه» به معنای «روش رسا سخن گفتن»، نام زیبایی است که سید رضی بر گلچینی از سخنان و نامهها و بیانات امیر مومنان، علی علیه السلام نهاد.[1] هرچند رسیدن به قلهی رفیع معرفت علی بن ابیطالب با کند و کاو در نهج البلاغه میسر نمیگردد، اما بی تردید توجه و تدبر در کلام ایشان میتواند ما را با این شخصیت منحصر به فرد که خدایش امیر مومنان خطاب فرموده، بیشتر آشنا کند.[2]
در نوشتار پیش رو نکاتی را که امیر مومنان در باب حفظ زبان و گفتار تذکر داده اند بیان میکنیم و امید داریم از این بیانات ارزشمند پند گیریم و بدان عامل باشیم:
مراقبت از زبان:
تا حرف نزدهای سخن را در بند خود دارى و چون گفتى خود را در بند سخن انداختى. بنابراین زبانت را همچون سیم و زرت در خزینه حفظ کن. چه بسا یک کلمه نعمتى را از بین ببرد و نقمت و بلایى را بیاورد.[3]
مهار زبان در برابر معلم:
تیزى زبانت را بر ضد کسى که تو را گویا کرده به کار مگیر و شیوایى گفتارت را بر ضد کسى که سخنورت نموده صرف مکن.[4]
گفتار، نشانهی شخصیت:
مرد، در زیر زبان خود نهان است.[5]
گفتار جزیی از کردار
آن کس که میداند گفتارش از کردار او است (بابت سخنی که میگوید بازخواست خواهد شد) کم میگوید مگر در آن چه به کارش آید.[6]
به جا سخن گفتن
در خاموشی گزیدن از بیان حکمت آمیز خیری نیست؛ همچنانکه در زبان گشودن به گفتار نابخردانه خیری نیست.[7]
پاداش آدمی در گرو گفتار و رفتار
آدمی به واسطهی آنچه بر زبان جاری میسازد و آنچه با دستها و پاهایش انجام میدهد مورد پاداش [یا عِقاب] قرار میگیرد.[8]
قدرت زبان
چه بسیار گفتاری که از یورش موثرتر است.[9]
پرهیز از سخن ناپسند
هر کسى به سوى چیزى که مردم از آن بدشان مى آید بشتابد (بدون تامل و تحقیق دربارهی دیگران سخن بگوید)، مردم نیز درباره او، آنچه را که نمیدانند خواهند گفت [بی آنکه در درستی و نادرستی آنچه از وی شنیده اند تحقیق کنند].[10]
پرهیز از نقل سخن بى محتوا
از گفتن سخن [بى محتوایى که] خنده مى آورد برحذر باش، گرچه آن را از دیگرى نقل کنى.[11]
تفاوت عاقل و احمق در گفتار
زبان عاقل، در پشت قلبش قرار دارد و قلب احمق، پشت زبانش.[12]
درندگی زبان:
زبان، درندهاى است که اگر رها شود زخم زند.[13]
بی ارزش شدن توسط زبان
آن که زبان را بر خود حاکم کند خود را بى ارزش کرده است.[14]
در نکوهش زیاد صحبت کردن
هر که زیاد صحبت کند به هذیان افتد و هر که تفکر کند بینا گردد.[15]
در مدح خاموشی
با خاموشى بسیار، هیبت و شکوه در آدمى پدید مى آید.[16]
نهی از سوء برداشت
هر سخنى که از دهان کسى خارج مى شود تا احتمال درستى و نیکى در آن است آن را حمل بر فساد مکن.[17]