
مبارزه بر مدار قرآن
گزارشی مختصر از جلسات تفسیر قرآن حضرت آیتالله خامنهای، از آغاز نهضت تا دوران رهبری
سالها است که برنامهی ثابت رهبر انقلاب در روز اول ماه مبارک رمضان، جلسهی سه چهار ساعتهی "انس با قرآن" با حضور قاریان ممتاز یا جوان، از اقصی نقاط کشور است. تنوع این جلسه گسترهای از قرائت مجلسی تا جمعخوانی نوجوانان تا ابتهالخوانی و تواشیح را در برمیگیرد. رهبر انقلاب از ابتدای جلسه حضور دارند و معمولا بعد از خواندن هر یک از قاریان، نکاتی را بهصورت خصوصی به آنان میگویند. اما سابقهی جلسات قرآنی رهبر انقلاب، خیلی پیشتر از اینها است. شاید بتوان نقطهی شروع این جلسات را از سال ۴۳ شمسی، یعنی زمانی که رهبر انقلاب، طلبهای ۲۵ ساله بود دانست. روزها و سالهایی که اساسا جلسات قرآن به گستردگی امروز در کشور عزیزمان برقرار نبود.
آغاز کلاسهای تفسیر قرآن
ماه رمضان سال ۱۳۴۳، همزمان با فصل پاییز بود. آن سال، جوانان و کسبه و حزباللهیهای محلهی"پایین خیابان مشهد" - که امروزه به خیابان شهید نواب صفوی شناخته میشود - جلسهای را راه انداخته بودند تا در آن جلسات معارف دینی و آگاهیهای سیاسی خود و اطرافیانشان را بالا ببرند. برگزارکنندگان این جلسه از «سید علی خامنهای» که به تازگی پس از یک دورهی شش سالهی تحصیل، از قم به مشهد باز گشته بود دعوت کردند تا برایشان قرآن را تفسیر کند. اعضای این جلسه «یک عده جوانهای پرشور علاقمند، واقعا حزباللهی، از سطوح مختلف بود... که کارهای مبارزه را واقعا اینها سازمان و سامان میدادند.» سورهی مبارکهی مائده انتخاب استاد برای محتوای این جلسات بود.
چهار سال بعد، زمانیکه دو نفر از شاگردان آیتالله خامنهای، یعنی شهید حجتالاسلام سیدرضا کامیاب و حجتالاسلام محمدباقر فرزانه از استادشان خواستند تا در کنار جلسات درس فقه و اصول عقاید، در جلسهای تفسیر قرآن بگویند، باز هم انتخاب استاد برای شروع، سورهی مائده بود و بعد از آن، سورهی مبارکهی انفال. جلساتی که در آن، مباحث مهم عقیدتی و مبارزاتی گفته شد اما «متأسفانه، نوارهای این جلسات از دست رفت. یعنی نفهمیدیم دست کی افتاد و چه شد! و الا آنها چیزی بود که الآن به درد میخورد.»
واضح است که برای آیتالله خامنهای، صرفا بیان نکات تفسیری موضوعیت نداشت. او که از همان ابتدا، اساس کار خود را در مبارزه برای تحقق حکومت اسلامی بنا نهاده بود، تفسیر قرآن را طریقی میدانست برای بیان مضامین اجتماعی و سیاسی. بههمین علت، سورهها و آیاتی را انتخاب میکرد که در آن، دربارهی "لزوم حاکم شدن دین بر جامعه" و "مبارزهی با طاغوت" تصریح شده بود. برای همین، این جلسات آنقدر موجب خشم و عصبانیت رژیم پهلوی شد که در اسناد ساواک، از ایشان بهعنوان فردی "غیرقابل اصلاح" که "بالاخره باید از حوزهی علمیه طرد گردد" نام برده شده است.
محل این جلسه ابتدا "مسجد صدیقیها" در بازار سرشور مشهد بود و بعدها با افزایش تعداد شرکتکنندگان به کتابخانهی "مدرسهی میرزا جعفر" منتقل شد. این جلسه مدتها ادامه داشت تا اینکه با دستگیری و زندانی شدن ایشان در سال ۵۰ متوقف شد.
زندان به خاطر گفتن تفسیر قرآن!
زندان اما نه تنها مانع کار سیدعلی خامنهای در بیان معارف قرآنی نشد، بلکه اتفاقا فرصتی مهیا کرد برای انس و نزدیکی بیشتر او با قرآن. برای همین، بلافاصله با آزادی آیتالله خامنهای از زندان ستمشاهی، این جلسات مجددا از سرگرفته شد و تفسیر سورههای مباکهی مائده، انفال، برائت و آیاتی از سوره یونس، از اوائل سال ۵۱ تا بهمن همان سال ادامه یافت که چندی پیش، کتاب تفسیر سورهی برائت توسط انتشارات انقلاب اسلامی منتشر شده و در دسترس همگان قرار گرفته است. بعدتر، تفسیر سورهی بقره نیز در جلسات مسجد قبله و کتابخانهی مدرسهی میرزا جعفر پی گرفته شد. ولی تنگنظری و نگاه سطحی رژیم شاه موجب برخورد و سختگیری و سرانجام تعطیلی این جلسات شده است: «بنده حدود سال ۵۰ در مشهد برای دانشجوها درس تفسیر میگفتم و اوایل سورهی بقره- ماجراهای بنیاسرائیل- را تفسیر میکردم. بنده را به ساواک خواستند و گفتند چرا شما راجع به بنیاسرائیل حرف میزنید؟ گفتم آیهی قرآن است؛ من دارم آیهی قرآن را معنا و تفسیر میکنم. گفتند نه، این اهانت به اسرائیل است! درس تفسیر بنده را به خاطر تفسیر آیات بنیاسرائیل- چون اسم اسرائیل در آن بود- تعطیل کردند.» ۱۹/۲/۸۴
طرح کلی اندیشه اسلامی در قرآن
ماه رمضان سال ۱۳۵۱ اما نقطهی شروع جلسات دیگر استاد سیدعلی خامنهای در مشهد بود. مسجدیهای کمشمار "مسجد امام حسن(ع) سراغ ایشان آمدند و پیشنهاد دادند که ایشان امام جماعت این مسجد شود. پس از چند روز برگزاری نماز جماعت، امام جماعت جدید و جوان مسجد، رو به نمازگزاران کرد و چنین گفت: «با این چند شبی که ما اینجا دور هم جمع شدیم، حقی شما به گردن من پیدا کردید و حقی هم من به گردن شما پیدا کردم. اما حق شما بر گردن من این است که من قدری برای شما حرف بزنم و حدیثی، برایتان بخوانم. حق من هم به گردن شما این است که شما حرفهای مرا گوش کنید و یاد بگیرید... من حق خودم را عمل میکنم، آیا شما هم حاضر هستید حق خودتان را ادا کنید؟» پاسخ مثبت نمازگزاران، جلسات پرمحتوا و پرمخاطبی را در سالهای آینده در مسجد امام حسن(ع) و مسجد کرامت مشهد رقم زد که سلسله جلسات "گفتاری در باب صبر" و "طرح کلی اندیشهی اسلامی در قرآن"، در ماه مبارک رمضان سال ۵۳ نمونههایی از آن جلسات است. هرچند بار دیگر سختگیریها و تهدیدهای دائمی رژیم طاغوت و دستگیری و زندانی شدن آیتالله خامنهای مانع از برگزاری منظم این جلسات بود.
تفسیر قرآن برای تثبیت انقلاب
انقلاب اسلامی اگرچه به برکت همین جلسات نورانی قرآن و روضههای سیدالشهداء، خیلی زودتر از آنچه همگان فکر میکردند، در بهمن ۵۷ به پیروزی رسید و انقلابیون و به تبع آن آیتالله خامنهای، درگیر مشغلهها و مسئولیتهای مختلف شدند، اما همهی اینها موجب نشد تا او، جلسات تفسیر قرآن را فراموش کند. او که به خوبی میدانست همانطور که جامعه برای "تحقق" حکومت اسلامی، نیازمند معارف ناب قرآنی است، برای "تثبیت" آن نیز به مراتب بیشتر به آن نیاز دارد. این شد که جلسات قرآن، بهصورت هفتگی ادامه یافت و تفسیر سورههایی چون مجادله، حشر، منافقون، ممتحنه، صف، تغابن، طلاق، جمعه، ملک در سالهای ۶۰ تا ۶۴ توسط ایشان بیان شد. رهبر انقلاب دلیل انتخاب این بخش از قرآن برای جلسه درس خود را چنین بیان کردهاند:
«علت اینکه اینجا را انتخاب کردیم، این است که سورههای جزء بیستوهفتم و بیستوهشتم و این حدود، غالباً سورههای مدنی است و از سورههایی است که در مدینهی طیبه بر پیغمبر اکرم (ص) نازل شده و مربوط است به بعد از تشکیل حکومت اسلامی، یعنی وضع کنونی ما. نوع مطالب و مسائلی که بعد از تشکیل حکومت برای یک جامعه لازم است با نوع مطالب و مسائلی که] مربوط به حین مبارزهی مردم برای تشکیل حکومت اسلامی است فرق میکند؛ کمااینکه شما در جامعهی خودمان هم این را مشاهده میکنید. امروز شما یک مسائلی دارید که این مسائل قبل از بهمن ۵۷ برای شما وجود نداشت، مطرح نبود...» ۱۷/۲/۶۱
حتی در دوران رهبری نیز تفسیر سورههای حمد و بقره در بیش از ۳۰ جلسه توسط ایشان ادامه یافت که برخی از جلسات، به پاسخ به سؤالات حاضرین نیز اختصاص داده شده است. در تمام دوران سی سالهی رهبری ایشان نیز، همواره یکی از کارهای منظم ایشان، دیدار با قاریان و حضور در جلسات انس با قرآن بوده است. از این مهمتر، این نکته است که با دقت بر مواضع و جهتگیریهای دینی و حکومتی ایشان میتوان دریافت که همواره این مواضع، مبتنی و مستند بر معارف قرآنی و آموزههای آن بوده است. که در مجالی دیگر به آن خواهیم پرداخت.
منابع:
۱. کتاب خون دلی که لعل شد
۲. کتاب تفسیر سوره مجادله (از مجموعه بیان قرآن)
۳. کتاب تفسیر سوره برائت (از مجموعه بیان قرآن
۴. کتاب شرح اسم